اشعار و ترانه ها

وبلاگ شخصی

اشعار و ترانه ها

وبلاگ شخصی

به یادت...

سلام.

به یادت
شاعر: قیصر امین پور
با صدای محمد اصفهانی
از آلبوم فاصله


دو دستم ساقه سبز دعایت
گـل اشـکم نثـار خاک پایـت
دلم در شاخه یاد تو پیچیـد
چو نیلوفر شکفتـم در هوایت
به یادت داغ بـر دل مـی نشانـم
زدیده خون به دامن می فشانم
چو نــی گر نالم از سوز جـدایـی
نیستان را به آتش می کشانم
به یادت ای چـراغ روشـن مـن
ز داغ دل بسوزد دامـن مـن
ز بس در دل گل یادت شکوفاست
گرفتـه بـوی گـل پیــراهن مـن
همه شب خواب بینم خواب دیدار
دلـی دارم دلـی بـی تـاب دیدار
تو خورشیدی و من شبنم چه سازم
نه تـاب دوری و نه تاب دیــدار
سـری داریـم و سـودای غـم تـو
پـری داریـم و پــروای غم تـو
غمت از هر چه شادی دلگشاتـر
دلـی داریـم و دریــای غم تـو

به حریم خلوت خود

سلام.

به حریم خلوت خود
با صدای فاطمه واعظی ملقب به پریسا

در مورد صدای پریسا تنها میتوانم بگویم بسیار با سوز و گداز می خواند٬ شاید؛ غمی که در صدایش نهفته است٬ آهنگهایش را جاودانه می سازد...


به حریم خلوت خود شبی
چه شود نهفته بخوانیم
به کنار من بنشینی و
به کنار خود بنشانیم
من اگرچه پیرم و ناتوان
تو مرا زدرگه خود مران
که گذشته در غمت ای جوان
همه روزگار جوانیم
به هزار خنجرم ار عیان
زند ازدلم رود آن زمان
که نوازد آن مه مهربان
به یکی نگاه نهانیم
شده ام چو عاطفه بینوا
به بلای هجر تو مبتلا
نرسد بلا به تو دلربا
گر ازاین بلا برهانیم

Far Away

سلام.

این بار یک ترانه بسیار زیبا از گروه NickelBack با نام Far Away از آلبوم "ALL THE RIGHT REASONS" محصول سال ۲۰۰۵ انتخاب کردم که امیدوارم از خواندن شعرش لذت ببرید!

NickelBack

This time, This place
Misused, Mistakes
Too long, Too late
Who was I to make you wait
Just one chance
Just one breath
Just in case there's just one left
'Cause you know,
you know, you know


[CHORUS]

That I love you
I have loved you all along
And I miss you
Been far away for far too long
I keep dreaming you'll be with me
and you'll never go
Stop breathing if
I don't see you anymore

One my knees, I'll ask
Last chance for one last dance
'Cause with you, I'd withstand
All of hell to hold your hand
I'd give it all
I'd give for us
Give anything but I won't give up
'Cause you know,
you know, you know

[CHORUS]

So far away
Been far away for far too long
So far away
Been far away for far too long
But you know, you know, you know

I wanted
I wanted you to stay
'Cause I needed
I need to hear you say
That I love you
I have loved you all along


And I forgive you
For being away for far too long
So keep breathing
'Cause I'm not leaving
Hold on to me and, never let me go

وبلاگ دایی زاده دو ساله شد!

سلام دوستان.

وبلاگ دایی زاده دو ساله شد!

Daeezadeh's Birthday

انگار همین دیروز بود که با خواندن شعر زمستان "مهدی اخوان ثالث"٬ شروع به نگاشتن متن اشعار و ترانه های ایرانی و خارجی - که تمامی آنها را از صمیم قلب دوست داشتم - در وبلاگ خود کردم.

کم کم از این بابت که احساسات خود را از زبان شعرا و ترانه سراها می توانستم بیان کنم٬ احساس آرامش کردم؛ چندی نگذشت که کار من مورد نقد و تشویق برخی از دوستان و خوانندگان وبلاگ قرار گرفت٬ برخی از دوستان این کار را بیهوده می انگاشتند و برخی دیگر از وجود چنین وبلاگی؛ احساس رضایت و خوشنودی می کردند.

بدین ترتیب روز ها و شبهای زیادی سپری شد؛ و لحظات شادی و غم؛ انگیزه ای برای درج اشعار بیشتر در وبلاگم گردید؛
 اکنون که به کاوه دو سال قبل  فکر می کنم٬ پی میبرم که وجود این وبلاگ برای من  جنبه های مثبت فراوانی داشته است٬ به قول همان مثل قدیمی که می گوید "اگر برای شما آب نداشت٬ برای من نون داشت" [با تبسم]

ممکن است به دلیل عدم دسترسی به اینترنت - چون برای تحصیلات تکمیلی از تهران به شهر ایلام سفر میکنم - تا تعطیلات نوروز کمتر بتوانم وبلاگ را به روز کنم٬ از این بابت پوزش میطلبم.

از تمامی دوستانی که؛ تا به امروز خواننده این وبلاگ بوده اند٬ چه منتقد و چه مشوق کمال تشکر را دارم.

---
کاوه دایی زاده٬ ۲۲ بهمن ۱۳۸۵ تهران.

حکایت همسایه ی کر و همسایه بیمار

سلام.

لطیفه ای زیبا از مولانا٬ که به نظرم جالب آمد:
شاید همه چیز آنطور که ما تصور می کنیم٬ پیش نرود!


آن کری را گفت افزون مایه‌ای              که ترا رنجور شد همسایه‌ای
گفت با خود کر که با گوش گران من چه دریابم ز گفت آن جوان
خاصه رنجور و ضعیف آواز شد لیک باید رفت آنجا نیست بد
چون ببینم کان لبش جنبان شود من قیاسی گیرم آن را هم ز خود
چون بگویم چونی ای محنت‌کشم او بخواهد گفت نیکم یا خوشم
من بگویم شکر چه خوردی ابا او بگوید شربتی یا ماش با
من بگویم صحه نوشت کیست آن از طبیبان پیش تو گوید فلان
من بگویم بس مبارک‌پاست او چونک او آمد شود کارت نکو
پای او را آزمودستیم ما هر کجا شد می‌شود حاجت روا
این جوابات قیاسی راست کرد پیش آن رنجور شد آن نیک‌مرد
گفت چونی گفت مردم گفت شکر شد ازین رنجور پر آزار و نکر
کین چه شکرستاو مگر با ما بدست کر قیاسی کرد و آن کژ آمدست
بعد ازآن گفتش چه خوردی گفت زهر گفت نوشت باد افزون گشت قهر
بعد از آن گفت از طبیبان کیست او که همی‌آید به چاره پیش تو
گفت عزرائیل می‌آید برو گفت پایش بس مبارک شاد شو
کر برون آمد بگفت او شادمان شکر کش کردم مراعات این زمان
گفت رنجور این عدو جان ماست ما ندانستیم کو کان جفاست
خاطر رنجور جویان شد سقط تا که پیغامش کند از هر نمط
چون کسی که خورده باشد آش بد می‌بشوراند دلش تا قی کند
کظم غیظ اینست آن را قی مکن تا بیابی در جزا شیرین سخن
چون نبودش صبر می‌پیچید او              کین سگ زن‌روسپی حیز کو
تا بریزم بر وی آنچ گفته بود کان زمان شیر ضمیرم خفته بود
چون عیادت بهر دل‌آرامیست این عیادت نیست دشمن کامیست
تا ببیند دشمن خود را نزار تا بگیرد خاطر زشتش قرار
بس کسان کایشان زطاعت گمرهند دل به رضوان و ثواب آن دهند
خود حقیقت معصیت باشد خفی بس کدر کان را تو پنداری صفی
همچو آن کر کو همی پنداشتست کو نکویی کرد و آن بر عکس جست
او نشسته خوش که خدمت کرده‌ام حق همسایه بجا آورده‌ام
بهر خود او آتشی افروختست در دل رنجور و خود را سوختست
فاتقوا النار التی اوقدتم انکم فی المعصیه ازددتم
گفت پیغامبر به یک صاحب‌ریا صل انک لم تصل یا فتی
از برای چاره‌ی این خوفها آمد اندر هر نمازی اهدنا
کین نمازم را میامیز ای خدا با نماز ضالین و اهل ریا
از قیاسی که بکرد آن کر گزین صحبت ده‌ساله باطل شد بدین
خاصه ای خواجه قیاس حس دون اندر آن وحیی که هست از حد فزون
گوش حس تو به حرف ار در خورست دان که گوش غیب‌گیر تو کرست

تسلیت٬ به مناسبت درگذشت پرویز یاحقی...

سلام.

درگذشت پرویز صدیق پارسی٬ معروف به پرویز یاحقی٬ آهنگساز و نوازنده شهیر ویلن را تسلیت عرض می کنم.

پرویز یاحقی

پرویز یاحقی سال ۱۳۱۴ در تهران متولد شد.

بیداد زمان، می زده شب (ماهور)، سراب آرزو (افشاری)، غزالان رمیده (در مایه شوشتری و همایون) و (آن که دلم را برده خدایا زندگیم را کرده تبه گو) از جمله کارهای ماندگار این موسیقدان ایرانی است .

یاحقی در دوره ای از زندگی هنری اش با حمیرا ( از خوانندگان نامی دهه های ۴۰ و ۵۰ ) زندگی مشترکی تشکیل داد که حاصل آن خلق و ارائه برخی از ماندگارترین ترانه های موسیقی ایرانی شد.

یاحقی پس از انقلاب به حاشیه رانده شد. طبع زودرنج و صراحت گفتار و کردارش نیز عاملی مضاعف شد تا این گوشه نشینی و عزلت استمراری دو دهه ای یابد.

روحش شاد...

سر گذشت...

سلام.

شعری از احمد شاملو


سایه ابری شدم بر دشتها دامن کشاندم:
خارکن با پشته خارش به راه افتاد
عابری خاموش، در راه غبار آلوده با خود گفت:
«هه! چه خاصیت دارد که آدم سایه یک ابر باشد؟»

کفتر چاهی شدم از برج ویران پر کشیدم:
برزگر پیراهنی بر چوب، روی خرمنش آویخت
دشتبان، بیرون کلبه، سایبان چشمهایش کرد دستش را و با خود گفت:
«هه! چه خاصیت دارد که آدم کفتر چاهی برج کهنه ای باشد؟»

آهوی وحشی شدم از کوه تا صحرا دویدم:
کودکان در دشت بانگی شادمان کردند
گاری خردی گذشت، ارابه ران پیر با خود گفت:
«هه! چه خاصیت دارد که آدم آهوی بی جفت دشتی دور باشد؟»

ماهی دریا شدم نیزار غوکان غمین را تا خلیج دور پیمودم.
مرغ دریایی غریوی  سخت کرد از ساحل متروک
مرد قایقچی کنار قایقش بر ماسه مرطوب با خود گفت:
«هه! چه خاصیت دارد که آدم ماهی ولگرد دریایی خموش و سرد باشد؟»

کفتر چاهی شدم از برج ویران پر کشیدم
سایه ابری شدم بر دشتها دامن کشاندم
آهوی وحشی شدم از کوه تا صحرا دویدم
ماهی دریا شدم بر آبهای تیره راندم

دلق درویشان به دوش افکندم و اوراد خواندم
یار خاموشان شدم بیغوله های راز، گشتم.
هفت کفش آهنین پوشیدم و تا قاف رفتم
مرغ قاف افسانه بود، افسانه خواندم باز گشتم.
خاک هفت اقلیم را افتان و خیزان در نوشتم
خانه جادوگران را در زدم، طرفی نبستم.
مرغ آبی را به کوه و دشت و صحرا جستم و بیهوده جستم
پس سمندر گشتم و بر آتش مردم نشستم.

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند

سلام.

شعری از حافظ٬


دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند

عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش
که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند

ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند
هر آن که خدمت جام جهان نما بکند

طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک
چو درد در تو نبیند که را دوا بکند

تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند

ز بخت خفته ملولم بود که بیداری
به وقت فاتحه صبح یک دعا بکند

بسوخت حافظ و بویی به زلف یار نبرد
مگر دلالت این دولتش صبا بکند

آواز با عشق

سلام.

آواز با عشق
شاعر: فریدون مشیری
موسیقی: محمد سریر
از آلبوم: جاودانه با عشق
با صدای محمد نوری


آواز آواز می جوشد در جانم
آواز آواز تا هستم می خوانم
از توست ای عشق گرمی در آوازم
از توست از توست این شوق این پروازم
اینجا آنجا هر جا هستم
آواز پرواز تا در دنیا هستم
آواز با عشق پیمان بستم
با عشق با عشق می خوانم تا هستم

رزم مشترک

سلام.

رزم مشترک
شاعر: برزین آذر مهر
آهنگساز: پرویز مشکاتیان
با صدای محمدرضا شجریان


همراه شو عزیز
همراه شو عزیز
تنها نمان به درد
کین درد مشترک
هرگز جدا جدا، درمان نمی‌شود

دشوار زندگی، هرگز برای ما
دشوار زندگی، هرگز برای ما
بی رزم مشترک، آسان نمی‌شود

تنها نمان به درد
همراه شو عزیز
همراه شو
همراه شو
همراه شو عزیز
همراه شو عزیز
تنها نمان به درد
کین درد مشترک
هرگز جدا جدا، درمان نمی‌شود

دشوار زندگی، هرگز براای ما
دشوار زندگی، هرگز برای ما
بی رزم مشترک، آسان نمی‌شود