اشعار و ترانه ها

وبلاگ شخصی

اشعار و ترانه ها

وبلاگ شخصی

غزلی خوشایند از حافظ

سلام.

غزلی خوشایند از حافظ


گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنندگفتم خراج مصر طلب می​کند لبتگفتم به نقطه دهنت خود که برد راهگفتم صنم پرست مشو با صمد نشینگفتم هوای میکده غم می​برد ز دلگفتم شراب و خرقه نه آیین مذهب استگفتم ز لعل نوش لبان پیر را چه سودگفتم که خواجه کی به سر حجله می​رودگفتم دعای دولت او ورد حافظ است گفتا به چشم هر چه تو گویی چنان کنندگفتا در این معامله کمتر زیان کنندگفت این حکایتیست که با نکته دان کنندگفتا به کوی عشق هم این و هم آن کنندگفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کنندگفت این عمل به مذهب پیر مغان کنندگفتا به بوسه شکرینش جوان کنندگفت آن زمان که مشتری و مه قران کنندگفت این دعا ملایک هفت آسمان کنند

نظرات 1 + ارسال نظر
خاک کوی دوست چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1385 ساعت 16:24 http://disciple.persianblog.com/

سلام
گرچه کمی از دست حافظ دلگیرم(آخه دیگه شوخی رو از حد گذرونده... هی وعده و وعید الکی میده) اما شعراش رو دوست دارم.
همیشه که نه ولی هر وقت بتونم به وبلاگ شما سر می زنم و لذت میبرم. به قول یه دوستی:
کسی که حافظ و مولانا و ... رو میفهمه بلده درست زندگی کنه...
شاد باشی

سلام.

به تجربه شخصی به این باور رسیده ام که حضرت حافظ یا جواب قطعی و درست را به نیت کننده می گویند٬ یا بنا به حکمت٬ حتی اشارتی هم به جواب نیت نمی کنند!

ممنون از لطفت!
پاینده باشی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد