تن تو ظهر تابستونو به یادم میاره
رنگ چشمای تو بارونو به یادم میاره
وقتی نیستی زندگیم فرقی با زندون نداره
قهر تو تلخی زندونو به یادم میاره
من نیازم تو رو هرروز دیدنه
از لبت دوستت دارم شنیدنه
تو بزرگی مثه اون لحظه که بارون می زنه
تو همون خونی که هرلحظه تو رگهای منه
تو مثه خواب گل سرخی ،لطیفی مثه خواب
من همونم که اگه بی تو باشه جون می کنه
من نیازم تو رو هرروز دیدنه
از لبت دوستت دارم شنیدنه
تو مثه وسوسه ی شکار یک شاپرکی
تو مثه شوق رها کردن یک بادبادکی
تو همیشه مثه یک قصه پر از حادثه ای
تو مثه شادی خواب کردنه یک عروسکی
من نیازم تو رو هرروز دیدنه
از لبت دوستت دارم شنیدنه…