سپندارمذگان مبارک!
سلام.
درگذشت منوچهر احترامی٬ شاعر شعر خاطره انگیز و محبوب حسنی نگو یه دسته گل رو به شما و خانواده محترم ایشان تسلیت عرض میکنم.
منوچهر احترامی، طنزپرداز ایرانی، شاعر، نویسنده کودکان و پژوهشگر در روز ۲۲ بهمن٬ در سن ۶۷ سالگی بر اثر عارضه قلبی در تهران درگذشت.
روحش شاد...
حسنی دوید پیش باباش
حسنی میای بریم حموم؟
میام میام
سرتو میخوای اصلاح کنی؟
میخوام میخوام
حسنی نگو یه دسته گل
تر و تمیز و تپل مپل
الاغ و خروس و جوجه غاز و ببعی
با فلفلی با قلقلی با مرغ زرد کاکلی
حلقه زدن دور حسن
الاغه میگفت:
اگه کاری نداری بریم الاغ سواری
خروسه می گفت:
قوقولی قوقو قوقولی قوقو
هر چی میخوای فوری بگو
مرغه میگفت:
حسنی برو تو کوچه
بازی بکن با جوجه
غاز میگفت:
حسنی بیا با همدیگه بریم شنا
توی ده شلمرود
حسنی دیگه تنها نبود...
سلام.
شعری زیبا از سعدی
با صدای محمدرضا شجریان
سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم
رنگ رخساره خبر میدهد از حال نهانم
گاه گویم که بنالم ز پریشانی حالم
بازگویم که عیانست چه حاجت به بیانم
هیچم از دنیی و عقبی نبرد گوشه خاطر
که به دیدار تو شغلست و فراغ از دو جهانم
گر چنانست که روزی من مسکین گدا را
به در غیر ببینی ز در خویش برانم
من در اندیشه آنم که روان بر تو فشانم
نه در اندیشه که خود را ز کمندت برهانم
گر تو شیرین زمانی نظری نیز به من کن
که به دیوانگی از عشق تو فرهاد زمانم
نه مرا طاقت غربت نه تو را خاطر قربت
دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم
من همان روز بگفتم که طریق تو گرفتم
که به جانان نرسم تا نرسد کار به جانم
درم از دیده چکانست به یاد لب لعلت
نگهی باز به من کن که بسی در بچکانم
سخن از نیمه بریدم که نگه کردم و دیدم
که به پایان رسدم عمر و به پایان نرسانم
سلام دوستان.
وبلاگ دایی زاده چهار ساله شد!
از همه شما به خاطر لطفی که در این مدت نسبت به من و این وبلاگ داشتید٬ متشکرم...
سلام.
شعری زیبا و پر مفهوم از خواجه حافظ شیرازی...
نه هر که چهره بر افروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند
نه هر که طرف کج نهاد و تند نشست
کلاهداری و آیین سروری داند
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن
که دوست خود روش بنده پروری داند
غلام همت آن رند عافیت سوزم
که در گدا صفتی کیمیا گری داند
وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی
و گرنه هر که تو بینی ستمگری داند
بباختم دل دیوانه و ندانستم
که ادمی بچه ای شیوه ی پری داند
هزار نکته ی باریکتر ز مو اینجاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند
مدار نقطه ی بینش ز خال توست مرا
که قدر گوهر یکدانه جوهری داند
به قد و چهره هر انکس که شاه خوبان شد
جهان بگیرد اگر دادگستری داند
ز شعر دلکش حافظ کسی بود اگاه
که لطف طبع و سخن گفتن دری داند
سلام.
ترانه زمستون با صدای گرم و لصیف افشین مقدم که در سال ۱۳۵۴ در ۳۱ سالگی طی یک تصادف رانندگی از دنیا رفت. این حادثه زمانی اتفاق افتاد که زمان زیادی از شناخته شدنش نمی گذشت. روحش شاد...
شاعر شعر زمستون همان شاعر شعر زیبا و به یاد ماندنی زمستان٬ مهدی اخوان ثالث است...
آهنگساز سیاوش قمیشی.
نمیدونی تو عاشق نبودی
ببینی تلخه روزهای جدایی
چه سخته
چه سخته
بشینم بی تو با چشمای گریون