سلام.
دوباره شب یلدا٬ طولانی ترین شب سال٬ شب دور هم بودن٬ شب پیش هم نبودن٬ شب خنده ها٬ دلتنگی ها٬ خاطره ها٬ شب فال حافظ...
حافظ امشب با من گفت:
|
سلام.
پاداش نیکی
شاعر: رهی معیری
سلام.
It’s not enough
to say I’ve loved and lost
just a thought
to know I had it all
times can change
but love will not grow old
turn the page
turn down this bed alone
Do you still remember me
how could you forget
you’re everything I need
I’m out here on the ledge
there’s no words for me to say
and too much to regret
you’re where I should be
do you remember when
I let you go
what was I thinking of
I’ll never know
what it’s like to love
but there’s no way
how can I replace
love so strong
when I can’t forget your face
We used to dance
I used to sing
do you remember
you and me
‘cause if I could
hold your hand
I’d be a king
‘cause I remember
everything
سلام.
شعری زیبا که نمیدانم از کیست:
سلام.
چند رباعی زیبا از حکیم عمر خیام :
گر می نخوری طعنه مزن مستان را | بنیاد مکن تو حیله و دستان را | |
تو غره بدان مشو که می مینخوری | صد لقمه خوری که می غلامست آنرا |
اکنون که گل سعادتت پربار است | دست تو ز جام می چرا بیکار است | |
میخور که زمانه دشمنی غدار است | دریافتن روز چنین دشوار است |
مائیم و می و مطرب و این کنج خراب | جان و دل و جام و جامه در رهن شراب | |
فارغ ز امید رحمت و بیم عذاب | آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب |
برخیزم و عزم باده ناب کنم | رنگ رخ خود به رنگ عناب کنم | |
این عقل فضول پیشه را مشتی می | بر روی زنم چنانکه در خواب کنم |
من می نه ز بهر تنگدستی نخورم | یا از غم رسوایی و مستی نخورم | |
من می ز برای خوشدلی میخوردم | اکنون که تو بر دلم نشستی نخورم |
آن قصر که جمشید در او جام گرفت | آهو بچه کرد و شیر آرام گرفت | |
بهرام که گور میگرفتی همه عمر | دیدی که چگونه گور بهرام گرفت |
چون حاصل آدمی در این شورستان | جز خوردن غصه نیست تا کندن جان | |
خرم دل آنکه زین جهان زود برفت | و آسوده کسی که خود نیامد به جهان |
قانع به یک استخوان چو کرکس بودن | به ز آن که طفیل خوان ناکس بودن | |
با نان جوین خویش حقا که به است | کالوده و پالوده هر خس بودن |
قومی متفکرند اندر ره دین | قومی به گمان فتاده در راه یقین | |
میترسم از آن که بانگ آید روزی | کای بیخبران راه نه آنست و نه این |
گاویست در آسمان و نامش پروین | یک گاو دگر نهفته در زیر زمین | |
چشم خردت باز کن از روی یقین | زیر و زبر دو گاو مشتی خر بین |
آن قصر که با چرخ همیزد پهلو | بر درگه آن شهان نهادندی رو | |
دیدیم که بر کنگرهاش فاختهای | بنشسته همی گفت که کوکوکوکو |
از آمدن و رفتن ما سودی کو | وز تار امید عمر ما پودی کو | |
چندین سروپای نازنینان جهان | میسوزد و خاک میشود دودی کو |
از تن چو برفت جان پاک من و تو | خشتی دو نهند بر مغاک من و تو | |
و آنگاه برای خشت گور دگران | در کالبدی کشند خاک من و تو |
از کوزهگری کوزه خریدم باری | آن کوزه سخن گفت ز هر اسراری | |
شاهی بودم که جام زرینم بود | اکنون شدهام کوزه هر خماری |
بر سنگ زدم دوش سبوی کاشی | سرمست بدم که کردم این عیاشی | |
با من بزبان حال می گفت سبو | من چو تو بدم تو نیز چون من باشی |
در کارگه کوزهگری کردم رای | در پایه چرخ دیدم استاد بپای | |
میکرد دلیر کوزه را دسته و سر | از کله پادشاه و از دست گدای |
ای چرخ فلک خرابی از کینه تست | بیدادگری شیوه دیرینه تست | |
ای خاک اگر سینه تو بشکافند | بس گوهر قیمتی که در سینه تست |
پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است | گردنده فلک نیز بکاری بوده است | |
هرجا که قدم نهی تو بر روی زمین | آن مردمک چشمنگاری بوده است |
چون نیست ز هر چه هست جز باد بدست | چون هست بهرچه هست نقصان و شکست | |
انگار که هرچه هست در عالم نیست | پندار که هرچه نیست در عالم هست |
در دایرهای که آمد و رفتن ماست | آن را نه بدایت نه نهایت پیداست | |
کس می نزند دمی در این معنی راست | کاین آمدن از کجا و رفتن بکجاست |
عمریست مرا تیره و کاریست نه راست | محنت همه افزوده و راحت کم و کاست | |
شکر ایزد را که آنچه اسباب بلاست | ما را ز کس دگر نمیباید خواست |
از آمدنم نبود گردون را سود | وز رفتن من جلال و جاهش نفزود | |
وز هیچ کسی نیز دو گوشم نشنود | کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود |
این قافله عمر عجب میگذرد | دریاب دمی که با طرب میگذرد | |
ساقی غم فردای حریفان چه خوری | پیش آر پیاله را که شب میگذرد |
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود | نی نام زما و نینشان خواهد بود | |
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل | زین پس چو نباشیم همان خواهد بود |
بر چرخ فلک هیچ کسی چیر نشد | وز خوردن آدمی زمین سیر نشد | |
مغرور بدانی که نخوردهست ترا | تعجیل مکن هم بخورد دیر نشد |
تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد | چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد | |
گر چشمه زمزمی و گر آب حیات | آخر به دل خاک فرو خواهی شد |
کس مشکل اسرار اجل را نگشاد | کس یک قدم از دایره بیرون ننهاد | |
من مینگرم ز مبتدی تا استاد | عجز است به دست هر که از مادر زاد |
کم کن طمع از جهان و میزی خرسند | از نیک و بد زمانه بگسل پیوند | |
می در کف و زلف دلبری گیر که زود | هم بگذرد و نماند این روزی چند |
گویند بهشت و حورعین خواهد بود | آنجا می و شیر و انگبین خواهد بود | |
گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک | چون عاقبت کار چنین خواهد بود |
یک قطره آب بود با دریا شد | یک ذره خاک با زمین یکتا شد | |
آمد شدن تو اندرین عالم چیست | آمد مگسی پدید و ناپیدا شد |
ای دل غم این جهان فرسوده مخور | بیهوده نی غمان بیهوده مخور | |
چون بوده گذشت و نیست نابوده پدید | خوش باش غم بوده و نابوده مخور |
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است | در بند سر زلف نگاری بودهست | |
این دسته که بر گردن او میبینی | دستیست که برگردن یاری بودهست |
در کارگه کوزهگری رفتم دوش | دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش | |
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش | کو کوزهگر و کوزهخر و کوزه فروش |
سلام.
برای بنفشه باید صبرکنی
شاعر: مسعود احمدی
این شعر زیبا درقالب آزاد سروده شده است.
از احمدی تا کنون چندین مجموعه شعر به چاپ رسیده که می توان به : زنی بردرگاه ، روزبارانی ، برگریزان و گذرگاه، دونده خسته، قرارملاقات، صبح درساک، برشیب تند، دوساعت عطر یاس اشاره کرد.
سلام.
شعری از ایرج میرزا نامدار به جلال الملک
ابلیس شبی رفت به بالین جوانی
آراسته باشکل مهیبی سر و بر را
گفتا که منم مرگ و اگر خواهی زنهار
باید بگزینی تو یکی زین سه خطر را
یا آن پدر پیر خودت را بکشی زار
یا بشکنی از خواهر خود سینه و سر را
یا خود ز می ناب کشی یک دو سه ساغر
تا آنکه بپوشم ز هلاک تو نظر را
لرزید ازین بیم جوان بر خود و جا داشت
کز مرگ فتد لرزه به تن ضیغم نر را
گفتا پدر و خواهر من هر دو عزیزند
هرگز نکنم ترک ادب این دو نفر را
لکن چو به می دفع شر از خویش توان کرد
می نوشم و با وی بکنم چاره شر را
جامی دو بنوشید و چو شد خیره ز مستی
هم خواهر خود را زد و هم کشت پدر را
ای کاش شود خشک بن تاک خداوند
زین سایه شر حفظ کند نوع بشر را
سلام.
درگذشت بابک بیات٬ موسیقیدان و آهنگساز فقید کشور را به جامعه هنری و طرفداران و خانواده ایشان تسلیت عرض می کنم.
استاد بابک بیات در خردادماه ۱۳۲۵ در تهران متولد شد و در روز یکشنبه به دلیل عارضه نارسایی کبد در بیمارستان ایرانمهر تهران درگذشت.
علاوه بر آهنگ ترانه های زیبایی که از وی بر جای مانده٬ ایشان در زمینه موسیقی فیلم ید طولایی داشتند٬ از جمله:
موسیقی فیلم های:
تنها مرد محله (1351) شیرتوشیر (1351) کیفر (1352) خورشید در مرداب (1352) هیاهو (1353) مسلخ (1353) تنها حامی (1355) فریاد زیر آب (1356) برهنه تا ظهر با سرعت (1355) مرگ یزد گرد (1360) نقطه ضعف (1362) سلطان و شبان (مجموعه، 1362) راه دوم (1363) ریشه در خون (1363) مترسک (1363) آتش در زمستان (1364)ا توبوس (1364) جستجو در شهر (1364) صاعقه (1364) ترنج (1365) تشکیلات (1365) طلسم (1365) ایستگاه (1366) شاید وقتی دیگر
(1366)شکار (1366) گاویار (1366) گمشدگان (1366) مزدوران (1366) مکافات (1366) ویزا
(1366) شاخه های بید (1367)شب حادثه (1367)عروسی خوبان (1367) کشتی آنجلیکا
(1367) تمام وسوسه های زمین (1368) دستمزد (1368)دوسرنوشت (1368) شب مکافات
(1368) شنا در زمستان (1368) گل سرخ (1368) پرده آخر (1369) عروس (1369) دو فیلم با یک بلیط (1369) آقای بخشدار (1370)هترین بابای دنیا (1370)عشق من، شهر من (1370) قربانی
(1370) مار (1370)مسافران (1370) موتو (1370) خوش خیال (1371) روز فرشته (72/1371) تماس شیطانی (1371) آتش در خرمن (1371)افعی (1371) بیا با من (1371) دیدار (1372) جنگ نفت کشها (1372)عروسی خون (1373) روز شیطان (1373) توفان (1374) سرزمین خورشید
(1375) دیپلمات (1375) حرفه ای (1375) مردی شبیه باران (1375) پهلوانان نمی میرند (مجموعه، 1375) مرسدس (1376) جهان پهلوان تختی (1376) ساحره (1376) قرمز (1377) معصوم (1377) فریاد (1377) دوزن (1377) شیدا (1377) ولایت عشق (مجموعه، 1378) دستهای آلوده (1378).
روحش شاد...
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز *** مرده آن است که نامش به نکویی نبرند!
سلام.
گل یخ
با صدای فرهاد
ترانه ی گل یخ ترانه ای جهانی است.
این ترانه زیبا برای اولین بار در فیلم "The Sound Of Music" محصول ۱۹۶۵ اجرا شد، البته این فیلم در ایران با نام "اشک ها و لبخند ها" شناخته شده است.
پیشنهاد می کنم اگر این فیلم را تا کنون ندیده اید، فرصت را از دست ندهید. فیلمی موزیکال به کارگردانی "Robert Wise" و با بازی به یاد ماندنی "Julie Andrews" و "Christopher Plummer".
شایان ذکر است که دوبله این فیلم، یکی از بی نظیرترین دوبله های تاریخ سینمای ایران می باشد.
Edelweiss, Edelweiss
Every morning you greet me
Small and white
Clean and bright
You look happy to meet me
Blossom of snow may you bloom and grow
Bloom and grow forever
Edelweiss, Edelweiss
Bless my homeland forever
Blossom of snow may you bloom and grow
Bloom and grow forever
Edelweiss, Edelweiss
Bless my homeland forever
گل یخ گل یخ
هر صبح تو میخندی
کوچک و پاکیزه
برمن تو دل میبندی
ای گل یخ شکوفا شو شکوفان همیشه
گل یخ گل یخ پایدار وطن همیشه
ای گل یخ شکوفا شو شکوفان همیشه
گل یخ گل یخ پایدار وطن همیشه