اشعار و ترانه ها

وبلاگ شخصی

اشعار و ترانه ها

وبلاگ شخصی

سلام.

از آلبوم گل صد برگ
الا یا ایها الساقی
شاعر : حافظ_مولانا
آهنگساز: رضا قاسمی
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
نه هر کلکی شکر دارد، نه هر زیری زبر دارد
نه هر چشمی نظر دارد، نه هر بحری گهر دارد

(الا یا ایها الساقی ادرکاسا وناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها)

بنال ای بلبل دستان، ازیرا ناله مستان
میان صخره و خارا اثر دارد، اثر دارد

(الا یا ایها الساقی ادرکاسا وناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها)

ببوی نافه کآخر صبا زان طره بگشاید
زتاب زلف مشکینش چه خون افتاد در دلها
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا داند حال ما سبکباران ساحلها

(الا یا ایها الساقی ادرکاسا وناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها)

سلام.

تو بمان و دگران
شاعر : شهریار
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای بحال دگران
می روم تا که به صاحبنظری باز رسم
محرم ما نبود دیدة کوته نظران
دلِ چون آینة اهل صفا می شکنند
که ز خود بی خبرند این زخدا بی خبران
سهل باشد همه بگذاشتن و بگذشتن
کاین بود عاقبت کار جهان گذران
شهریارا غم آوراگی و در بدری
شورها در دلم انگیخته چون نوسفران

سلام دوستان.

فرا رسیدن ماه رمضان ؛ ماه دعا ؛ ماه خویشتن داری ؛ ماه نزدیکی به خدا ؛ مبارک باد.
به همین مناسبت شعری از مولوی را برایتان انتخاب کردم.

مبارک باد آمد ماه روزه

رهت‏خوش باد اى همراه روزه

شدم بر بام تا مه را ببینم

که بودم من به جان دلخواه روزه

نظر کردم کلاه از سر بیفتاد

سرم را مست کرد آن ماه روزه

مسلمانان سرم مست است از آن روز

زهى اقبال و بخت و جاه روزه

بجز این ماه ماهى هست پنهان

نهان چون ترک در خرگاه روزه

بدان مه ره برد آن کس که آید

 در این مه خوش به خرمنگاه روزه

رخ چون اطلسش گر زرد گردد

بپوشد خلعت از دیباى روزه

دعاها اندرین مه مستجابست

فلک‏ها را بدرد آه روزه

چو یوسف ملک مصر عشق گیرد

کسى کو صبر کرد در چاه روزه

سحورى کم زن اى نطق و خمش شو

ز روزه خود شوند آگاه روزه

بیا اى شمس دین و فخر تبریز

تو اى سر لشکر اسپاه روزه
---

التماس دعا

سلام.

نجوی
با صدای فرهاد
Farhad

رستنی‌ها کم نیست،
من و تو کم بودیم،
خشک و پژمرده و تا روی زمین خم بودیم!

گفتنی‌‌ها کم نیست،
من و تو کم گفتیم،
مثل هذیان دم مرگ،
از آغاز چنین درهم و برهم گفتیم.

دیدنی‌‌ها کم نیست،
من و تو کم دیدیم،
بی‌سبب از پاییز
جای‌ میلاد اقاقی‌ها را پرسیدیم.

چیدنی‌ها کم نیست،
من و تو کم چیدیم،
وقت گل دادن عشق روی دار قالی‌،
بی‌سبب حتا پرتاب گل سرخی‌ را ترسیدیم.

خواندنی‌‌ها کم نیست،
من و تو کم خواندیم،
من و تو ساده‌ترین شکل سرودن را در معبر باد
با دهانی‌ بسته وا ماندیم

من و تو کم بودیم،
من و تو اما در میدان‌ها
اینک اندازه‌ی ما می‌خوانیم!

ما به اندازه‌ی ما می‌بینیم!
ما به اندازه‌ی ما می‌چینیم!
ما به اندازه‌ی ما می‌گوییم!
ما به اندازه‌ی ما می‌روییم!

من و تو
کم نه، که باید شب بی‌‌رحم و گل مریم و بیداری شبنم باشیم!
من و تو
خم نه و درهم نه و کم هم نه، که می‌باید با هم باشیم!

من و تو حق داریم
در شب این جنبش نبض آدم باشیم!
من و تو حق داریم
که به اندازه‌ی ما هم شده با هم باشیم!

گفتنی‌‌ها کم نیست!

سلام.

خواب در بیداری
با صدای فرهاد
اینجا بر تخته سنگ
پشت سرم نارنجزار
رو در رو دریا مرا میخواند
سرگردان نگاه میکنم
میآیم . میروم . انگاه در میابم که همه چیز یکسان است و با این حال نیست
آسمان روشن و آبی . کنون تلخ و ملال انگیر
سفید پوشیده بودم با موی سیاه
اکنون سیاه جامه ام با موی سپید
میآیم . میروم . میاندیشم که شاید خواب بوده ام
میاندیشم که شاید خواب دیده ام
خواب بوده ام . خواب دیده ام
عطر برگهای نارنج . چون بوی تلخ خوش کندر
رو در رو دریا مرا میخواند
میاندیشم که شاید خواب دیده ام
میاندیشم که شاید خواب بوده ام . خواب دیده ام
اما همه چیز یکسان است و با این حال نیست
آسمان روشن و آبی . کنون تلخ و ملال انگیر
سفید پوشیده بودم با موی سیاه
اکنون سیاه جامه ام با موی سپید
میآیم . میروم . میاندیشم که شاید خواب بوده ام
میاندیشم که شاید خواب دیده ام
خواب بوده ام . خواب دیده ام
عطر برگهای نارنج . چون بوی تلخ خوش کندر
رو در رو دریا مرا میخواند
میاندیشم که شاید خواب بوده ام
میاندیشم که شاید خواب دیده ام . خواب بوده ام
اما همه چیز یکسان است و با این حال نیست

سلام دوستان.

شعری از حمیدرضا رجایی
با تشکر از الهه خانم
حالمان بد نیست غم کم می خوریم           کم که نه! هر روز کم کم می خوریم
آب می خواهم، سرابم می دهند               عشق می ورزم عذابم می دهند
خود نمی دانم کجا رفتم به خواب               از چه بیدارم نکردی؟ آفتاب!!!!
خنجری بر قلب بیمارم زدند                       بی گناهی بودم و دارم زدند
دشنه ای نامرد بر پشتم نشست               از غم نامردمی پشتم شکست
سنگ را بستند و سگ آزاد شد                  یک شبه بیداد آمد داد شد
عشق آخر تیشه زد بر ریشه ام                  تیشه زد بر ریشه ی اندیشه ام
عشق اگر اینست مرتد می شوم               خوب اگر اینست من بد می شوم
بس کن ای دل نابسامانی بس است          کافرم! دیگر مسلمانی بس است
در میان خلق سر در گم شدم                   عاقبت آلوده ی مردم شدم
بعد ازاین بابی کسی خو می کنم              هر چه در دل داشتم رو می کنم
نیستم از مردم خنجر بدست                     بت پرستم، بت پرستم، بت پرست
بت پرستم،بت پرستی کار ماست             چشم مستی تحفه ی بازار ماست
درد می بارد چو لب تر می کنم                 طالعم شوم است باور می کنم
من که با دریا تلاطم کرده ام                      راه دریا را چرا گم کرده ام؟؟؟
قفل غم بر درب سلولم مزن!                    من خودم خوشباورم گولم مزن!
من نمی گویم که خاموشم مکن               من نمی گویم فراموشم مکن
من نمی گویم که با من یار باش                من نمی گویم مرا غم خوار باش
من نمی گویم،دگر گفتن بس است            گفتن اما هیچ نشنفتن بس است
روزگارت باد شیرین! شاد باش                  دست کم یک شب تو هم فرهاد باش
آه! در شهر شما یاری نبود                        قصه هایم را خریداری نبود!!!
وای! رسم شهرتان بیداد بود                     شهرتان از خون ما آباد بود
از درو دیوارتان خون می چکد                    خون من،فرهاد،مجنون می چکد
خسته ام از قصه های شوم تان                خسته از همدردی مسموم تان
اینهمه خنجر دل کس خون نشد                این همه لیلی،کسی مجنون نشد
آسمان خالی شد از فریادتان                    بیستون در حسرت فرهادتان
کوه کندن گر نباشد پیشه ام                    بویی از فرهاد دارد تیشه ام
عشق از من دورو پایم لنگ بود                 قیمتش بسیار و دستم تنگ بود
گر نرفتم هر دو پایم خسته بود                  تیشه گر افتاد دستم بسته بود
هیچ کس دست مرا وا کرد؟ نه!                 فکر دست تنگ مارا کرد؟ نه!
هیچ کس از حال ما پرسید؟ نه!                هیچ کس اندوه مارا دید؟ نه!
هیچ کس اشکی برای ما نریخت               هر که با ما بود از ما می گریخت 
چند روزی هست حالم دیدنیست              حال من از این و آن پرسیدنیست
 گاه بر روی زمین زل می زنم                     گاه بر حافظ تفاءل می زنم
حافظ دیوانه فالم را گرفت                          یک غزل آمد که حالم را گرفت
ما زیاران چشم یاری داشتیم                    خود غلط بود آنچه می پنداشتیم

سلام.

Robbie Williams خواننده ای که طرفداران خاص خود را دارد با هم صدایی Nicole Kidman بازیگر معروف HollyWood.
آهنگ بسیار زیبای Something Stupid

Robbie Williams

البته بهتر است این را هم بگویم که Frank Sinatra خواننده اصلی این ترانه در سالهای دور بوده ولی اجرای جدید آن به نظر بنده بهتر است.

I know I stand in line
Until you think you have the time
To spend an evening with me
And if we go someplace to dance
I know that there's a chance
You won't be leaving with me

Then afterwards we drop into a quiet little place
And have a drink or two
And then I go and spoil it all
By saying something stupid
Like I love you

I can see it in your eyes
You still despise the same old lines
You heard the night before
And though it's just a line to you
For me it's true
And never seemed so right before

I practice every day to find some clever
lines to say
To make the meaning come true
But then I think I'll wait until the evening
gets late
And I'm alone with you

The time is right
Your perfume fills my head
The stars get red
And oh the night's so blue
And then I go and spoil it all
By saying something stupid
Like I love you

(INSTRUMENTAL)

The time is right
Your perfume fills my head
The stars get red
And oh the night's so blue
And then I go and spoil it all
By saying something stupid
Like I love you
I love you
I love you
I love you
I love you
I love you
I love you
I love you

سلام.

ترانه : ای خدا
شاعر ایرج جنّتی عطائی
آهنگساز : بابک بیات
با صدای عارف
ای خدا آه ای خدا ، از توی آسمونا
گوش بده به درد من ، که میخوام حرف بزنم
واسه یک روزم شده ، سکوتم رو بشکنم
ای خدا خودت بگو ، واسه چی ساختی منو؟
توی این زندون غم ، چرا انداختی منو؟
ای خدا آه ای خدا ، از توی آسمونا
گوش بده به درد من ، که میخوام حرف بزنم
واسه یک روزم شده ، سکوتم رو بشکنم
ای خدا خودت بگو ، واسه چی ساختی منو؟
توی این زندون غم ، چرا انداختی منو؟
چرا هر جا که میرم ، در به روم وا نمیشه
چرا هر جا دلیه ، میشکنه مثل شیشه
ای خدا حرفی بزن ، اگه گوشت با منه
این چیه که قلبمو داره آتیش میزنه؟
ای خدا آه ای خدا ، از توی آسمونا
گوش بده به درد من ، که میخوام حرف بزنم
واسه یک روزم شده ، سکوتم رو بشکنم
ای خدا خودت بگو ، واسه چی ساختی منو؟
توی این زندون غم ، چرا انداختی منو؟

سلام.
به پیشنهاد روژان خانم

مستانه و دیوانه
شاعر :رضا صادقی
با صدای رضا صادقی
مستانه و دیوانه بسویت
بدوم خانه به خانه
زد غنچه جوانه
یارا تونشان ده
اثری یا که نشانه
عاشق شده ام بی خودم از خود
به فدایت سر و جانم
بکنم یاد تو جانم
شده این عشق تمنای روانم
شده این عشق تمنای روانم
مستانه و دیوانه بسویت
بدوم خانه به خانه
زد غنچه جوانه
یارا تونشان ده
اثری یا که نشانه
عاشق شده ام بی خودم از خود
به فدایت سر و جانم
بکنم یاد تو جانم
شده این عشق تمنای روانم
در حسرت دیدار تو دستان نیازم
ای رمز نمازم
یارا بنما یک نظری سوی نیازم
من غرق نیازم
در حسرت دیدار تو دستان نیازم
ای رمز نمازم
یارا بنما یک نظری سوی نیازم
من غرق نیازم
من مست وصال تو شدم
عاشق و پروانه شدم
سائل آواره شدم
در طلبت ای گل زیبا
دردانه ی دیبا
من مست وصال تو شدم
عاشق و پروانه شدم
سائل آواره شدم
در طلبت ای گل زیبا
دردانه ی دیبا
مستانه و دیوانه بسویت
بدوم خانه به خانه
زد غنچه جوانه
یارا تونشان ده
اثری یا که نشانه
زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نیست
در همه حال هرچه گوید جای هیچ تکرار نیست
بر در می خانه رفتم
کار یک رنگان بود
خود فروشان را به کوی می فروشان راه نیست
در حسرت دیدار تو دستان نیازم
ای رمز نمازم
یارا بنما یک نظری سوی نیازم
من غرق نیازم
من مست وصال تو شدم
عاشق و پروانه شدم
سائل آواره شدم
در طلبت ای گل زیبا
دردانه ی دیبا
ای گل زیبا
دردانه ی دیبا

سلام.
Dean martin خواننده و بازیگر (۱۹۹۵- ۱۹۱۷)
فقط می توانم بگویم صدا و آهنگهای او را خیلی دوست دارم.
Dean Martin

Memories Are Made Of This

(sweet, sweet memories you gave-a me
you can't beat the memeories you gave-a me)

Take one fresh and tender kiss
Add one stolen night of bliss
One girl, one boy
Some grief, some joy
Memories are made of this

Don't forget a small moonbeam
Fold in lightly with a dream
Your lips and mine
Two sips of wine
Memories are made of this

Then add the wedding bells
One house where lovers dwell
Three little kids for flavor
Stir carefully through the days
See how the flavor stays
These are the dreams you will savor

With His blessings from above
Serve it generously with love
One man, one wife
One love through life
Memories are made of this
Memories are made of this