اشعار و ترانه ها

وبلاگ شخصی

اشعار و ترانه ها

وبلاگ شخصی

Edge Of Darkness

سلام دوستان.

 تبریک به مناسبت سال جدید میلادی.

یک ببخشید بزرگ بابت به روز رسانی دیر به دیر اینجانب؛ به دلیل مشغله زیاد و امتحانات پایان ترم دانشگاه.

سعی من بر این خواهد بود به رغم وجود مشکلات فوق ؛ از این پس وبلاگی بهتر داشته باشیم.

البته با همکاری خود شما عزیزان و پیشنهادها و انتقادهای سازنده ی تان!

-------------------------

این بار شعری زیبا برایتان انتخاب کردم ؛ شعری از Eric Clapton از آلبوم Edge of Darkness

Tears In Heaven


Would you know my name
If I saw you in heaven?
Would it be the same
If I saw you in heaven?

I must be strong
And carry on,
'
Cause I know I don't belong
Here in heaven.

Would you hold my hand
If I saw you in heaven?
Would you help me stand
If I saw you in heaven?

I'll find my way
Through night and day,
'
Cause I know I just can't stay
Here in heaven.

Time can bring you down,
Time can bend your knees.
Time can break your heart,
Have you begging please, begging please.

Beyond the door,
There's peace I'm sure,
And I know there'll be no more
Tears in heaven.

Would you know my name
If I saw you in heaven?
Would it be the same
If I saw you in heaven?

I must be strong
And carry on,
'
Cause I know I don't belong
Here in heaven.

باز هم تسلیت ؛ این بار به یک دوست!

سلام.

امیر ساعد عزیز برای پدرت از خدا طلب آمرزش می کنم؛ امیدوارم آخرین غمت باشد. مرا هم در غم خود شریک بدان.

برای تو دوست من:

رسم زمونه

با صدای رسول نجفیان


عجب رسمیه رسم زمونه
قصه برگ و باد خزونه
میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا میمونه
کجاست اون کوچه
چی شد اون خونه
آدماش کجان خدا میدونه
بوتهء یاس بابا جون هنوز
گوشهء باغچه توی گلدونه
عطرش پیچیده تا هفتا خونه
خودش کجاهاست خدا میدونه
میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا میمونه

تسبیح و مهر بی بی جون هنوز
گوشهء طاقچه توی ایونه
خودش کجاهاست خدا میدونه
خودش کجاهاست خدا میدونه
میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا میمونه

پرسید زیر لب یکی با حسرت
پرسید زیر لب یکی با حسرت
از ماها بعدها چه یادگاری میخواد بمونه
خدا میدونه
میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا میمونه
میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا میمونه


( دکلمهء پرویز پرستویی )
پرسید زیر لب یکی با حسرت
از ما ها بعدها چه یادگاری میخواد بمونه
خدا میدونه

میرن آدما از اونا فقط خاطره هاشون به جا میمونه
کجاست اون کوچه
چی شد اون خونه
آدماش کجان خدا میدونه


( آواز رسول نجفیان )
ندونستم مو قدرش در کنارم
ولی ولی حالا که رفته بیقرارم
نخندیدم دمی بر روی ماهش
چه سود اکنون به خاکش اشک بارون
ای الله جان
برس برس بر دادم ای پروردگارم

ندید از من خوشی
من هم پس از او ندیدم روی خوش از روزگارم
ای الله جان
برس برس بر دادم ای پروردگارم

شدم تنها
به غربتها فراموش
خدا رحمی بکن بر حال زارم
ای الله جان
الله جان رحمی بکن بر حال زارم

پشیمونم پشیمونم ولی هی هات دیر است
حلالم کن که ما هم ره سپارم
ای الله جان رحمی بکن بر حال زارم
رحمی بکن بر حال زارم