اشعار و ترانه ها

وبلاگ شخصی

اشعار و ترانه ها

وبلاگ شخصی

شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد                      فریبنده زاد و فریبا بمیرد

شب مرگ تنها نشیند به موجی                     رود گوشه ای دور و تنها بمیرد 

در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب            که خود در میان غزل ها بمیرد

گروهی برآنند کین مرغ شیدا                         کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد

شب مرگ از بیم آنجا شتابد                         که از مرگ غافل شود تا بمیرد

من این نکته گیرم که باور نکردم                      ندیدم که قویی به صحرایی بمیرد

چو روزی ز آغوش دریا برآمد                           شبی هم در آغوش دریا بمیرد

تو دریای من بودی آغوش وا کن                      که می خواهد این قوی زیبا بمیرد

نه اون عاشق سر خورده منم
نه بی تاب و سرسپرده تویی
هر دوتا ؛ بی صدا
فقط مست نگاهیم
نه حاضر به گفتن از دل منم
نه از من یه لحظه غافل تویی
لحظه ها میگذرن
هر دوچشم به راهیم

آ  آ  آ  آآ
آ  آ  آ  آا

ببین غرور
ما رو چه دور از هم نشونده ..

آ  آ  آ  آآ
آ  آ  آ  آا

تو این سکوت
یه دنیا حرف نگفته مونده

کی دیده قلبی رو که از نگاهی بی قراره؟
کی دیده نفسایی که می افتند به شماره؟
کی دیده رنگ عشقو که رو گونه ها می شینه؟
کی اینجا بین ما عاشق دلباخته می بینه؟

آره ... هیچ کی ندیده
من که دیدم ؛ تو که دیدی
این قصه عشقو
من شنیدم ؛ تو شنیدی

آ  آ  آ  آآ
آ  آ  آ  آا

ببین غرور
ما رو چه دور از هم نشونده ..

آ  آ  آ  آآ
آ  آ  آ  آا

تو این سکوت
یه دنیا حرف نگفته مونده


من و تو هر دو مغرور چرا این طور اسیریم
که حتی نمی تونیم چشم از هم نگیریم

من و تو هر دو مغرور چرا این طور اسیریم
آخه هر دو می دونیم برای هم می میریم

میون این همه کوچه که به هم پیوسته
کوچه قدیمی ما، کوچه بن بسته

دیوار کاهگلی یک باغ خشک
که پر از شعرای یادگاریه
مونده بین ما و اون رود بزرگ
که همیشه مثل بودن جاریه

صدای رود بزرگ
همیشه تو گوش ماست
این صدا لالائیه
خواب خوب بچه هاست

کوچه اما هرچی هست
کوچه خاطره هاست
اگه تشنه ست اگه خشک
مال ماست
کوچه ماست

توی این کوچه بدنیا اومدیم
توی این کوچه داریم پا می گیریم
یه روز هم مثل پدر بزرگ باید
تو همین کوچه بن بست بمیریم

اما ما عاشق رودیم مگه نه؟
نمی تونیم پشت دیوار بمونیم
ما یک عمر تشنه بودیم مگه نه؟
نباید آیه حسرت بخونیم

میون این همه کوچه که به هم پیوسته
کوچه قدیمی ما کوچه بن بست

دست خستمو بگیر
دست خستمو بگیر
تا دیوار گلی رو با همدیگه خراب کنیم
یه روزی
هر روزی باشه
دیر یا زود
می رسیم با هم به اون رود بزرگ
تنای تشنمونو می زنیم به پاکی زلال رود
به پاکی زلال رود

دست خستمو بگیر
دست خستمو بگیر
تا دیوار گلی رو خراب کنیم

یکی را دوست می دارم ، ولی افسوس او هرگز نمی داند
نگاهش می کنم ،شاید بخواند از نگاه من ، که او را دوست دارم
ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمی خواند ‹ و ا ی ›

به برگ گل نوشتم من ، که او را دوست می دارم
ولی افسوس ، او گل را به زلف کودکی آویخت ، تا او را بخنداند
صبا را دیدم و گفتم صبا ، دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم ، تو را من دوست می دارم
ولی ناگه ، ز ابر تیره برقی جست و روی ماه تابان را بپوشانید

من به خاکستر نشینی ، عادت دیرینه دارم
سینه مالا مال درد ، اما دلی بی کینه دارم
پاکبازم من ولی ، در آرزویم عشق بازی
مثل هر جنبنده ای ، من هم دلی در سینه دارم
من عاشق ، عاشق شدنم
در کدامین مکتب و مذهب ، جرم است پاکبازی
در جهان ، صدها هزاران پاکباز ، در سینه دارم
کار هر کس نیست مکتب داری این پاکبازان
هدیه از سلطان عشق ، بر هر دو پایم پینه دارم
من عاشق ، عاشق شدنم
من از بیراهه های هله بر می گردم و آواز شب دارم
هزار و یک شبی دیگر ، نگفته زیر لب دارم
مثال کوره می سوزد تنم از عشق ، امید طَرب دارم
حدیث تازه ای از عشق مردان حَرب دارم
من عاشق عاشق شدنم ، من عاشق عاشق شدنم

مگذار که یاد ما را

طعم تلخ این حقیقت ببرد

این حقیقت است که از دل برود

هر آنکه از دیده رود

بیا برگرد تا خونه از عادتت سیر نشده

تا نگام با یک نگاه تازه درگیر نشده

بیا تا اومدنت دیر نشده دل و دلگیر نشده

تا هنوز فاصله مون جوونه و پیر نشده

آخه شبها جای خواب توو چشام دریای آبه

ساعته دیواری از وقتی که رفتی توی خوابه

هنوزم عکس من و تو روی دیوار توی قابه

نامه ای که گفته بودی من نخوندم هنوزم لای کتابه

مگذار که یاد ما را

طعم تلخ این حقیقت ببرد

این حقیقت است که از دل برود

هر آنکه از دیده رود

بیا برگرد تا خونه از عادتت سیر نشده

تا نگام با یک نگاه تازه درگیر نشده

بیا تا اومدنت دیر نشده دل و دلگیر نشده

تا هنوز فاصله مون جوونه و پیر نشده

آخه شبها جای خواب توو چشام دریای آبه

ساعته دیواری از وقتی که رفتی توی خوابه

هنوزم عکس من و تو روی دیوار توی قابه

نامه ای که گفته بودی من نخوندم هنوزم لای کتابه

عشق به شکل پرواز پرنده است
عشق خواب یه آهوی رونده است
من زائری تشنه زیر باران
عشق چشمه آبی اما کشنده است

من می میرم از این آب مسموم
اما اونکه مرده از عشق تاقیامت هرلحظه زنده است
من می میرم از این آب مسموم
مرگ عاشق عین بودن اوج پرواز یه پرنده است

تو که معنای عشقی به من معنا بده ای یار
دروغ این صدا را به گور قصه ها بسپار
صدام کن از عمق شب از نبغ دیوار
برای زنده بودن دلیل آخرینم باش
منم من بذر فریاد خاک خوب سرزمینم باش
طلوع صادق عصیان من بیداریم باش
عشق گذشتن از مرز وجوده
مرگ آغاز راه قصه بوده
من راهی شدم نگو که زوده
اون کسی که سر سپرده مثل ما عاشق نبوده
من راهی شدم نگو که زوده
اما اون که عاشقونه جون سپرده هرگز نمرده

دلم گرفت از اسمون هم از زمین هم از زمون
تو زندگیم چقدر غمه دلم گرفته از همه

ای روزگار لعنتی تلخه بهت هر چی بگم
من به زمین و اسمون دست رفاقت نمیدم

امشب از ااون شباست که من دوباره دیونه بشم
تو مستی و بی خبری اسیر میخونه بشم

امشب از اون شباست که من دلم میخواد داد بزنم
تو شهر این غریبه ها دردمو فریاد بزنم

از این همه در به دری تو قلب من قیامته
چه فلیده داره زندگی این انتهای طاقته

از این همه در به دری به لب رسیده جون من
به داد من نمیرسه خدای اسمون من

سلام .
نمی دونم چرا از شعر زیبای مهدی اخوان ثالث رسیدم به شعر های ترانه هایی که کم و بیش همگی اون ها رو شنیدیم ؛ و با بعضی از اون ها یاد خاطرات تلخ و شیرین خودمون می افتیم .
شاید درست نباشه ؛ به هر حال اگر می بینید بده بگید که این کار رو نکنم .
اما اگر اجازه بدید من از هر خواننده شعر هایی که به نظرم قشنگ باشه تو وبلاگ می زنم .
باز هم اگه انتقاد یا پیشنهادی دارید ؛ ممنون می شم که به من منتقل کنید .

تن تو ظهر تابستونو به یادم میاره
رنگ چشمای تو بارونو به یادم میاره
وقتی نیستی زندگیم فرقی با زندون نداره
قهر تو تلخی زندونو به یادم میاره

من نیازم تو رو هرروز دیدنه
از لبت دوستت دارم شنیدنه

تو بزرگی مثه اون لحظه که بارون می زنه
تو همون خونی که هرلحظه تو رگهای منه
تو مثه خواب گل سرخی ،لطیفی مثه خواب
من همونم که اگه بی تو باشه جون می کنه

من نیازم تو رو هرروز دیدنه
از لبت دوستت دارم شنیدنه

تو مثه وسوسه ی شکار یک شاپرکی
تو مثه شوق رها کردن یک بادبادکی
تو همیشه مثه یک قصه پر از حادثه ای
تو مثه شادی خواب کردنه یک عروسکی

من نیازم تو رو هرروز دیدنه
از لبت دوستت دارم شنیدنه