اشعار و ترانه ها

وبلاگ شخصی

اشعار و ترانه ها

وبلاگ شخصی

پرویز وکیلی

آسمان چشم او آیینه کیست ؟
آنکه چون من با آینه رو به رو بود
درد و نفرین بر سفر باد
سرنوشت این جدایی دست او بود
گریه نکن که سرنوشت ،
گر مرا از تو جدا کرد
عاقبت دل های ما را ، با غم هم آشنا کرد 
چهره اش آینه کیست ، آنکه با من رو به رو بود
درد و نفرین بر سفر ، این گناه از دست او بود
ای شکسته خاطر من ،
روزگارت شادمان باد
ای درخت پر گل من ،
نوبهارت ارغوان باد
ای دلت خورشید خندان
سینه تاریک من ، سنگ قبر آرزو بود
آنچه کردی با دل من ،
قصه
 سنگ و سبو بود
من گلی پژمرده بودم ، گر تو
را صد رنگ و بو بود
ای دلت خورشید خندان
سینه تاریک من سنگ قبر آرزو بود

نظرات 2 + ارسال نظر
شیرین جمعه 30 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 22:32 http://tottem.persianblog.com

ا ! سلام. ادرس وبلاگت را به من نداده بودی !

مرسی که اومدی .خیلی خوسحالم کردی .

مینا شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 13:08

وای این خیلی قشنگه

سلام.

بله! قشنگ و کمی تلخ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد