اشعار و ترانه ها

وبلاگ شخصی

اشعار و ترانه ها

وبلاگ شخصی

غزلیات شمس
بر سر آتش تو سوختم و دود نکرد
آب بر آتش تو ریختم و سود نکرد

آزمودم دل خود را به هزاران شیوه
هیچ چیزش بجز از وصل تو خوشنود نکرد

آنچه از عشق کشید این دل من که نکشید
وانچه در آتش کرد این دل من عود نکرد

گفتم:این بنده نه در عشق گرو کرد دلی ؟
گفت دلبر:که بلی کرد،ولی زود نکرد.

آه دیدی که چه کردست مرا آن تقصیر؟
آنچه پشه به دماغ و سر نمرود نکرد

گرچه آن لعل لبت عیسی رنجوران است
دل رنجور مرا چاره بهبود نکرد

جانم از غمزه تیرافکن تو خسته نشد
زانکه جز زلف خوشت را زره و خود نکرد

نمک و حسن جمال تو که رشک چمن است
در جهان جز جگر بنده نمکسود نکرد

هین،خمش باش که گنجی است غم یار،ولیک
وصف آن گنج جز این روی زراندود نکرد

نظرات 2 + ارسال نظر
bacchus شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 02:01 http://mortalkombat.blogsky.com

سلام.شعر زیبایی بود.لذت بردم...ممنون.

سلام!
ممنون که اومدی ...

سارا شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 09:35 http://entezare-sabz.persianblog.com

rooyidane giyah az dele khak aghaze zendegiye sale no ra minamayad,oshagh hediye midahand va tohfe mipazirand,dooste aziz sale no mobarak,................br roozam khoshhal misham biyaee va nazareto begi

سلام.
مرسی که اومدی.چشم حتما به وبلاگت سر می زنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد