اشعار و ترانه ها

وبلاگ شخصی

اشعار و ترانه ها

وبلاگ شخصی

سلام.

مسافر
شاعر : احمد دانش
با صدی حسین زمان
از آلبوم شب دلتنگی


تو کی بودی ای مسافر که منو در من شکستی
رفتی اما در دل من تو همیشه زنده هستی
تو کی بودی که به یادت باید آواره بمونم
پا به پای باد شبگرد برم و از تو بخونم

انتظار دیدن تو منو آروم نمی ذاره
مثل بغضی که گلومو بسته اما نمی باره

چه نشستی که چشامو برق تنهایی ربوده
چشمه ای از سحر نداشتم اگه داشتم از تو بوده
چه نشستی که شکستم زیر بار غم غربت
خالی از نغمه شوقم ، پرم از قصه محنت

انتظار دیدن تو منو آروم نمی ذاره
مثل بغضی که گلومو بسته اما نمی باره

گم شدم تو شهر ظلمت رده پایی تو شبا نیست
با صدای هق هق من کسی اینجا اشنا نیست
ای صدای آسمونی پرم از هر چه شنیدن
کاشکی می شد پر کشیدن به هوای با تو بودن

انتظار دیدن تو منو آروم نمی ذاره
مثل بغضی که گلومو بسته اما نمی باره

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد