سلام.
سرودی در بهار
شاعر : فریدون مشیری
با صدای علیرضا افتخاری
پرستوهای شب پرواز کردند
قناری ها سرودی ساز کردند
سحرخیزان شهر روشنایی
همه دروازه ها را باز کردند
شقایق ها سر از بستر کشیدند
شراب صبحدم را سرکشیدند
کبوترهای زرین بال خورشید
به سوی آسمان ها پر کشیدند
عروس گل سر و رویی بیاراست
خروش بلبلان از باغ برخاست
مرا بال این سبکبالان سرمست
سحرگاهان زهر گفتگوهاست
خدا را بلبلان تنها مخوانید
مرا هم یک نفس از خود بدانید
هزاران قصه ناگفته دارم
غمم را بشنویداز خود مرانید
شما دانید و من کاین ناله از چیست
چه دردست این که در هر سینه ای نیست
ندانم آنکه سرشار از غم عشق
جدایی را تحمل می کند کیست
مرا ?ا نازنین از یاد برده
به آغوش فراموشی سپرده
امیدم خفته اندوهم شکفته
دلم مرده تن و جانم فسرده
اگر من لاله ای بودم به باغی
نسیمی می گرفت از من سراغی
دریغا لاله این شوره زارم
ندارم همدمی جز درد و داغی
دل من جام لبریز از صفا بود
ازین دلها ازین دلها جدا بود
شکستندش به خودخواهی شکستند
خطا بود آن محبت ها خطا بود
خدا را بلبلان تنها مخوانید
مرا هم یک نفس از خود بدانید
هزاران قصه ناگفته دارم
غمم را بشنوید از خود مرانید .
وبلاگ شما را دیدم . معلوم اهل ذوق هستید. البته نه از نوع معمولی و سطحی. انتخاب شعرها و متن ها نشان دهنده این است که شما انسان روشنفکر و هنردوستی هستنید. مطلب حسین و حوسین هم به نظر من بسیار جالب بود. درباره برنامه سه شنبه شبهای رادیو پیام با شما موافقم. اگر اهل شهر کرج یا اطراف هستید شاید بدایند که استاد کاکاوند چهارشنبه شبها هم در رادیو کرج برنامه ای با عنوان شب بلورین را اجرا می‌کند. با فضایی شبیه رادیو پیام. اما با ارتباط دو طرفه . یعنی مخاطبان هم به برنامه زنگ می‌زنند و شعر می‌خوانند و نظر می‌دهند. در کل بخاطر وبلاگ خوب شما و سلیقه تان به شما تبریک می‌گویم. به شاعران دیگر معاصر چون شاملو و فروغ و سهراب و نیما و م. آزاد و... هم توجه بیشتری داشته باشید. بدرود.
سلام.
ممنون از این همه محبت و لطفی که در حق من داشتید! (امیدوارم که لایق آن باشم)
متاسفانه اهل کرج نیستم و از شنیدن آن برنامه جذاب و شنیدنی محرومم!
حتمآ از این پس اشعاری از شعرای مورد نظر شما خواهم نوشت.
با تشکر کاوه دایی زاده.